بطری آب معدنی مشتری و دردسر صاحب کافه

ساعت کار کافه تمام شده بود و جز خانمی که مشتری همیشگی کافه بود هیچ کس دیگه ای روی صندلی ها و پشت پیشخوان کافه دیده نمی شد.
منصور پس از تمیز کردن میزها و مرتب کردن صندلی ها به نشانه ی خداحافظی دستی تکان داد و رفت سمت دوچرخه اش که با اشاره ازش خواستم چند دقیقه ای صبر کند. طوری که مشتری صدایم را بشنود گفتم : تا خانم نوشیدنی اشون تمام نشده چراغ های سمت راست کافه را خاموش نکن.همین جمله کافی بود تا خانم سمت من برگردد و با لحنی بغض آلود بگوید؛ ممکنه یکبار دیگه اون تِرَکِ آخری را پلی کنید تا من آخرین نخ سیگارم و بکشم و رفع زحمت کنم!
علیرغم تمام شدن ساعت کاری نخواستم تقاضای مشتری دائمی کافه را رد کنم و بدون هیچ حرفی دکمه ی پلی اسپیکر را فشار دادم و بلافاصله رفتم سراغ چیدمان جعبه های قهوه ساز داخل ویترین.
آخرین نغمه های ترانه که پخش می شد خانم سیگار به دست کارت کشید و با تشکری بابت پذیرش خواسته اش از کافه زد بیرون.
چند دقیقه بعد من و منصور به اتفاق از کافه زدیم بیرون و شروع کردیم به گذاشتن درهای آهنی داخل ریل و قفل و بست ورودی کافه صدای چفت شدن قفل در با صدای خانم یکی شد برگشتم ببینم چی میگن که صفحه ی موبایلش و جلوی چشمم دیدم.
خانم با نشان دادن صفحه ی گوشی اش گفت : نوشته حداقل زمان رسیدن تاکسی نیم ساعت ! میشه ازتون خواهش کنم قفل در و باز کنید من تا رسیدن تاکسی داخل بشینم بعد که تاکسی آمد خودم قفل و میزنم روی در!!
از مشتری های کافه خواسته های متنوعی شنیده بودم اما تا به حال با چنین درخواستی روبه رو نشده بودم .
خستگی حکم می کرد با یک نه قاطع سوار ماشینم بشم و برم اما فارِغ از اینکه خانم مشتری دائم کافه بود و هر روز چشم به چشم می شدیم غیرتم اجازه نمی داد آن ساعت شب خانم و تنها بگذارم کمتر از یک دقیقه از این پا و آن پا کردنم نگذشته بود که بهش گفتم تاکسی و لغو کنید خودم می رسونمتون.
آن شب همه چی به خیر و خوشی تمام شد و خانم و جلوی مجتمع مسکونی اشون پیاده کردم .
فردای آنشب طبق روال همیشه خانم وارد کافه شد و رفت سرجای همیشگی اش نشست و چند دقیقه بعد زنگ سفارش و زد. همین که سر میزش حاضر شدم دوتا مامور نیروی انتظامی وارد کافه شدند و راه به راه آمدند سرمیز خانم و بطری آبی که روی میز بود و برداشتند و بو کردند چند لحظه بعد دستبند بازداشت روی دستم راهی کلانتری شدیم ….
خانم با کمال وقاحت رو به مامورها گفت : شب گذشته هم برای من از همین ها آورد که من از خود بیخود شدم و آن اتفاق افتاد
گفتم چی داری میگی خانم؟! کدام بطری کدام اتفاق …پیش از اینکه بفهمم چی شده و قضیه از چه قرار است رو به روی میز قاضی کشیک ایستاده بودم و برگه ی بازداشت موقت به اتهام دایر کردن مرکز فساد تجاوز به عنف و نگهداری و سرو مشروبات الکلی را امضا میکردم!
بنا بر اوراق بازجویی خانم طی شکواییه ای مدعی شده بود صاحب کافه با نقشه ی قبلی درون بطری آب معدنی مشروبات الکلی و قرص روان گردان به خورد وی داده و پس از بیهوش شدن به وی تعرض کرده!!
قاضی کشیک ذیل ورقه ی اعزام متهم به کلانتری دستور داد تا فردا اول وقت شاکی و متهم نزد بازپرس حاضر شوند.
صبح خانم با سر و وضعی متفاوت از همیشه وارد اتاق بازپرس شد و شروع کرد به شرح ماجرایی که ساخته و پرداخته ی ذهنش بود.صحبت های شاکی که تمام شد یک پرسش بازپرس کافی بود تا دست خانم رو بشود ؛ بازپرس از شاکی پرسید :قبلا هم مشروب خورده اید؟ شاکی با لحنی مظلومانه گفت : برخی وقت ها
پرسش دوم بازپرس کافی بود تا دروغگویی شاکی مشخص شود ؛آنشب داخل کافه چقدر مشروب خوردی؟شاکی :زیاد نخوردم
بازپرس: شما که قبلا مشروب خورده اید چطور با نوشیدن مقدار کمی مشروب از خود بیخود شده اید و متوجه نشدید که شخصی به شما تعرض می کند؟
نگاه بازپرس حین تحقیق و پرسش از شاکی به صفحه ی مانیتور رایانه بود و پس از چند دقیقه از دهانه ی چاپگر صفحاتی خارج شد و بازپرس آنها را روی میز گذاشت و خطاب به شاکی گفت : میدونی اینها چیه؟ شاکی که رنگ به صورت نداشت با لکنتی ناشی از ترس گفت : نه نمیدونم
بازپرس: سوابق کیفری اتون هست چند سالی از این کارها دست کشیده بودی و انگار دوباره شروع کرده ای شاید هم فکر کردی دادگاه حواسش نیست و بعد از چند سال سوابق فردی ات پاک شده ؟
و اینگونه بود که شاکی متهم شد به شرب خمر نگهداری مشروبات الکلی شروع به اخاذی و…
وکیل دادگستری-شیراز
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "بطری آب معدنی مشتری و دردسر صاحب کافه" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "بطری آب معدنی مشتری و دردسر صاحب کافه"، کلیک کنید.