قابلیت استماع چیست؟ | مفهوم حقوقی و تعریف جامع

قابلیت استماع چیست؟ | مفهوم حقوقی و تعریف جامع

قابلیت استماع یعنی چه؟ (بررسی جامع قرار عدم استماع دعوا، موارد، آثار و نحوه اعتراض)

قابلیت استماع دعوا یعنی اینکه دادگاه آماده شنیدن و رسیدگی به دعوای شماست و موانع قانونی برای رسیدگی به ماهیت پرونده وجود ندارد. اگر این قابلیت نباشد، دادگاه قرار عدم استماع دعوا صادر می کند و پرونده شما بدون رسیدگی به اصل موضوع، از جریان خارج می شود. این قرار، یکی از مهم ترین تصمیمات قضاییه که دونستنش برای هر کسی که سروکارش به دادگاه می افته، حیاتیه.

اصلاً فکرش رو بکنید، کلی وقت و انرژی می ذارید، دادخواست می نویسید، هزینه دادرسی پرداخت می کنید و تازه پرونده تون می ره توی جریان، ولی یهو دادگاه اعلام می کنه که ما نمی تونیم به این دعوا رسیدگی کنیم. اینجا دقیقاً همون نقطه ایه که با مفهوم قرار عدم استماع دعوا روبرو می شیم. این قرار در واقع یه جور ترمز کشیدنِ قضائیه که اجازه نمیده دادگاه وارد اصل ماجرا بشه.

حالا چرا چنین اتفاقی میفته؟ چه دلایلی باعث میشه یه دعوا اصلاً قابلیت شنیده شدن توی دادگاه رو نداشته باشه؟ این ها سوالاتیه که ممکنه ذهن هر کسی رو درگیر کنه. تو این مقاله، قراره با هم خیلی خودمونی و ساده، تمام زوایای این مفهوم رو باز کنیم و ببینیم قابلیت استماع یعنی چی، قرار عدم استماع دعوا کِی صادر میشه، چه بلایی سر پرونده میاره و اگه خدای نکرده باهاش مواجه شدیم، چطور باید بهش اعتراض کنیم.

چیستی استماع و قابلیت استماع دعوا در دنیای حقوقی ما

توی هر مرحله ای از زندگی، ممکنه حقمون پایمال بشه و مجبور بشیم برای احقاقش، پامون رو تو دادگاه بذاریم. اما آیا هر دعوایی رو دادگاه می پذیره و بهش رسیدگی می کنه؟ قطعاً نه! اینجا پای مفاهیمی مثل استماع و قابلیت استماع به میون میاد که تو دنیای حقوقی ما، خیلی حرف برای گفتن دارن.

استماع؛ شنیدن یا نشنیدن حرف حساب؟

استماع خودش به معنی شنیدن و گوش دادنه. تو ادبیات حقوقی، وقتی می گیم دعوا استماع میشه، یعنی دادگاه حرف شما رو می شنوه و می پذیره که بهش رسیدگی کنه. مثل این می مونه که شما یه داستان یا یه شکایت دارید، و یکی هست که مشتاقه به حرفاتون گوش بده.

حالا اگه قاضی ببینه که شرایط لازم برای شنیدن و رسیدگی به دعوای شما وجود نداره، از همون اول می گه که این دعوا غیر قابل استماع هست. یعنی مثل این می مونه که شما شروع به حرف زدن می کنید، اما طرف مقابل به دلیلی، اصلاً نمی تونه یا نمی خواد به حرف های شما گوش بده.

چرا اصلاً قابلیت استماع دعوا مهمه؟

همونطور که گفتیم، دادگاه نمی تونه و نباید هر دعوایی رو همین طوری بپذیره و وارد جزئیاتش بشه. این قابلیت استماع مثل یه فیلتر یا دروازه بانه که از ورود دعاوی بی اساس، ناقص، یا اونایی که از نظر قانونی ایراد دارن، به سیستم قضایی جلوگیری می کنه. فکر کنید اگه این فیلتر نبود، دادگاه ها پر می شدن از پرونده هایی که اصلاً نباید بهشون رسیدگی می شد و این خودش باعث اتلاف وقت و انرژی زیاد می شد.

پس، قابلیت استماع دعوا در واقع مجموعه شرایطی رو مشخص می کنه که اگه اون شرایط وجود نداشته باشن، دادگاه حق نداره به ماهیت دعوا ورود کنه و باید پرونده رو همون اول کار، بدون بررسی اصل موضوع، از جریان خارج کنه. اینجاست که ماجرا کمی پیچیده میشه و باید حسابی حواسمون رو جمع کنیم.

ریشه و قانون؛ از کجا می آد این حرف ها؟

مفهوم قابلیت استماع دعوا بیخود و بی جهت به وجود نیومده؛ ریشه در اصول اساسی حقوق و قانون اساسی کشورمون داره. مثلاً اصل ۳۴ قانون اساسی می گه که «حق دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کس می تواند برای احقاق حقوق خود به مراجع صالح قضایی رجوع کند.» اما خب این حق هم مثل هر حق دیگه ای، یه سری چارچوب و قاعده داره.

توی قانون آیین دادرسی مدنی (که مهمترین قانون برای نحوه رسیدگی به دعاوی حقوقیه)، مواد ۲ و ۳ و جاهای دیگه، به طور ضمنی و گاهی صریح، به این شرایط اشاره شده. هدف از این قوانین، اینه که جلوی هرج و مرج رو بگیرن، وقت دادگاه ها الکی گرفته نشه، و مهمتر از همه، عدالت به معنی واقعی کلمه اجرا بشه. پس این داستان قابلیت استماع یه پشتوانه قانونی محکم داره و سرسری نیست.

قرار عدم استماع دعوا؛ یعنی پرونده تون فعلاً کنسل شد!

حالا که فهمیدیم قابلیت استماع یعنی چی، وقتشه بریم سراغ اون روی سکه، یعنی قرار عدم استماع دعوا. این قرار دقیقاً همون چیزیه که خیلی ها رو تو دادگاه غافلگیر می کنه و پرونده شون رو به بن بست می رسونه، البته یه بن بست موقتی!

اصلاً چی هست این قرار عدم استماع دعوا؟

قرار عدم استماع دعوا یه تصمیم قضاییه که دادگاه بدون اینکه بخواد وارد جزئیات و ماهیت اصلی دعوا (یعنی اینکه کی حق داره و کی نداره) بشه، رسیدگی رو متوقف می کنه. دلیلش هم خیلی ساده ست: دادگاه می بینه یه جای کار لنگ می زنه! یه سری شرایط اولیه برای رسیدگی به دعوا وجود نداره یا یه مانع حقوقی هست که اجازه نمیده قاضی جلوتر بره.

به زبان خودمونی تر، دادگاه پرونده شما رو می گیره دستش و بعد از یه نگاه اولیه، می بینه که مثلاً شما شرایط لازم برای شکایت رو ندارید، یا خواسته تون اون قدر مشخص نیست که بشه بهش رسیدگی کرد، یا اصلاً پرونده شما نباید توی این دادگاه مطرح می شد. تو این جور مواقع، قاضی به جای اینکه بگه کی حق داره و کی حق نداره، یه قرار صادر می کنه به اسم عدم استماع دعوا و بهتون می گه: لطفاً برید ایرادات رو برطرف کنید و دوباره تشریف بیارید!

فرقش با بقیه قرارهای شبیه به هم چیه؟

توی دادگاه ها، کلی قرار مختلف صادر میشه که هر کدومشون معنی و اثر خودشون رو دارن. قرار عدم استماع دعوا هم یکی از این قراره، اما نباید اون رو با قرارهای شبیه به خودش اشتباه گرفت. دونستن این تفاوت ها، خیلی جاها می تونه کارگشا باشه و جلوی اشتباهات حقوقی رو بگیره.

عدم استماع با رد دعوا؛ حواستون باشه قاطی نکنید!

اینجا یکی از مهمترین تفاوت ها خودشو نشون میده. خیلی ها قرار عدم استماع دعوا رو با قرار رد دعوا اشتباه می گیرن، در حالی که این دو تا زمین تا آسمون با هم فرق دارن:

  • قرار رد دعوا: این قرار زمانی صادر میشه که دادگاه وارد ماهیت دعوا شده و بعد از بررسی دلایل و مدارک دو طرف، به این نتیجه رسیده که خواهان (کسی که شکایت کرده) حق نداره و ادعاش بی اساسه. یعنی دادگاه به اصل قضیه رسیدگی کرده و خواهان رو بی حق دونسته.
  • قرار عدم استماع دعوا: اینجا دادگاه اصلاً وارد ماهیت نشده و به دلیل یه سری ایرادات شکلی یا ماهوی که جلوی رسیدگی رو می گیره، از ادامه کار منصرف میشه. یعنی دادگاه هنوز نگفته که شما حق دارید یا نه؛ فقط گفته شرایط رسیدگی فراهم نیست.

یه مثال ساده: فرض کنید شما می خواید وارد یه جلسه مهم بشید. اگه بهتون بگن ورود ممنوع چون دعوتنامه ندارید، این میشه عدم استماع. یعنی اصلاً اجازه ندادن وارد سالن بشید. اما اگه اجازه بدن وارد بشید، حرفاتون رو بزنید و بعد از بررسی بگن شما اشتباه می کنید، حرفتون بی اساسه، این میشه رد دعوا.

عدم استماع با ابطال دادخواست؛ اینم یه داستان دیگه ست!

قرار ابطال دادخواست هم یه قرار دیگه است که ممکنه با عدم استماع اشتباه گرفته بشه، اما باز هم فرق های اساسی داره:

  • قرار ابطال دادخواست: این قرار وقتی صادر میشه که خود دادخواست شما یه ایراد شکلی جدی داره و با وجود فرصتی که دادگاه بهتون داده، اون ایراد رو برطرف نکردید. مثلاً نشانی خوانده رو درست ننوشتید، یا هزینه دادرسی رو پرداخت نکردید. این قرار بیشتر به نقص در فرم و شکل دادخواست مربوط میشه.
  • قرار عدم استماع دعوا: این قرار بیشتر به موانع قانونی یا ماهوی برای رسیدگی به اصل دعوا مربوطه، نه فقط ایرادات شکلی خود برگه دادخواست. مثلاً شما حق شکایت از این موضوع رو ندارید یا دعواتون نامشروعه.

پس، ابطال دادخواست یعنی برگه شما مشکل داره و اصلاً نمی تونه شروع کننده یه دعوا باشه. اما عدم استماع یعنی برگه شاید درست باشه، ولی خود دعوا به دلایل قانونی قابل شنیدن نیست.

دعواتون کی قابل استماع میشه؟ شرایط اصلی که باید حواسمون بهش باشه

برای اینکه دعوای شما توی دادگاه قابلیت شنیده شدن داشته باشه و از همون اول با قرار عدم استماع روبرو نشید، باید یه سری شرایط اساسی رعایت بشه. نبود هر کدوم از این شرایط می تونه باعث بشه قاضی پرونده تون رو از دور خارج کنه. بیاین ببینیم این شرایط مهم چی هستن:

کی می تونه شکایت کنه؟ اهلیت طرفین

اولین و مهمترین شرط اینه که هم کسی که شکایت می کنه (خواهان) و هم کسی که ازش شکایت شده (خوانده)، اهلیت قانونی داشته باشن. یعنی چی؟ یعنی:

  • بالغ باشن (به سن قانونی رسیده باشن).
  • عاقل باشن (دیوانه نباشن).
  • رشید باشن (بتونن تو امور مالی خودشون تصمیم درست بگیرن).
  • و از نظر قانونی ممنوع نباشن (مثلاً ممنوع المعامله نباشن).

اگه یکی از طرفین این اهلیت ها رو نداشته باشه (مثلاً یه بچه ۱۲ ساله خودش بره شکایت کنه)، دادگاه نمی تونه به دعوا رسیدگی کنه و قرار عدم استماع صادر میشه. البته تو این موارد، سرپرست قانونی (ولی، قیم) می تونه به جای فرد فاقد اهلیت دعوا رو مطرح کنه.

باید یه نفعی براتون داشته باشه؛ ذی نفعی خواهان

توی دادگاه ها، کسی که شکایت می کنه (خواهان)، باید تو اون دعوا ذی نفع باشه. یعنی از طرح اون دعوا نفع شخصی، مستقیم، مشروع و قانونی بهش برسه. نمی تونید برای همسایه تون که مشکلی داره، خودتون برید و شکایت کنید، مگر اینکه از طرف اون نماینده قانونی باشید.

مثلاً اگه ملکی به نام شما نیست، نمی تونید برید و ادعای مالکیتش رو تو دادگاه مطرح کنید. چون نفعی به صورت مستقیم برای شما نداره. دادگاه به درستی تشخیص میده که شما ذی نفع نیستید و دعوای شما رو قابل استماع نمی دونه.

باید حق حرف زدن داشته باشید؛ سمت قانونی خواهان

شما یا باید خودتون اصالتاً صاحب دعوا باشید، یا باید یه سمت قانونی برای طرح دعوا داشته باشید. یعنی چی؟ یعنی یا خود اون آدم هستید که حقش تضییع شده، یا نماینده قانونی اون آدم هستید. نمایندگی قانونی هم می تونه از طریق:

  • وکالت (وکیل دادگستری)
  • ولایت (پدر و پدربزرگ برای فرزندان)
  • قیمومت (قیم برای افراد صغیر یا مجنون)

باشه. اگه کسی بدون داشتن سمت قانونی برای دیگری دعوا مطرح کنه، دادگاه بهش رسیدگی نمی کنه. مثلاً اگه دوستتون بدون اینکه وکیل شما باشه، بره برای شما شکایت کنه، این دعوا قابل استماع نیست.

چی رو می خواید؟ خواسته باید مشخص و قانونی باشه

خواسته ای که تو دادخواستتون مطرح می کنید، باید دو تا ویژگی مهم داشته باشه: یکی اینکه مشروع باشه و دوم اینکه معین و مشخص

باشه.

  • مشروعیت خواسته: یعنی چیزی که از دادگاه می خواید، نباید مخالف قوانین، شرع یا اخلاق حسنه باشه. مثلاً نمی تونید درخواست کنید که دادگاه یه قرارداد قمار رو تأیید کنه یا برای انجام یه کار غیرقانونی، حکم صادر کنه.
  • معین بودن خواسته: باید دقیقاً بگید چی می خواید. نمی تونید یه خواسته کلی و مبهم مطرح کنید. مثلاً بگید یه چیزی بهم بده! باید بگید مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان به عنوان خسارت مطالبه می کنم.

اگه خواسته تون نامشروع یا نامعین باشه، دادگاه نمی تونه بهش رسیدگی کنه.

یه دعوا رو دوبار نمیشه مطرح کرد؛ اعتبار امر مختومه

این یکی خیلی مهمه! اگه یه دعوا قبلاً بین همین دو نفر (خواهان و خوانده) و با همین موضوع و علت، توی دادگاه رسیدگی شده و یه حکم قطعی (یعنی دیگه قابل اعتراض نیست) در موردش صادر شده باشه، شما نمی تونید دوباره همون دعوا رو مطرح کنید. به این می گن اعتبار امر مختومه.

قانون می گه یه پرونده حقوقی نباید تا ابد باز بمونه. وقتی یه بار بهش رسیدگی شد و تموم شد، دیگه تمام. اگه دوباره مطرحش کنید، دادگاه به دلیل وجود اعتبار امر مختومه، قرار عدم استماع صادر می کنه. البته، همونطور که جلوتر میگیم، خود قرار عدم استماع دعوا اعتبار امر مختومه نداره.

مراحل قانونی رو باید درست برید؛ تشریفات طرح دعوا

برای اینکه یه دعوا تو دادگاه مطرح بشه، یه سری تشریفات قانونی وجود داره که باید رعایت بشه. مثلاً:

  • باید دادخواست رو روی برگه های مخصوص دادگستری بنویسید.
  • باید هزینه های دادرسی رو پرداخت کنید.
  • باید مدارک و مستنداتتون رو پیوست دادخواست کنید.
  • باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی اقدام کنید.

اگه این تشریفات رو رعایت نکنید، ممکنه اولش بهتون فرصت بدن ایراد رو برطرف کنید، اما اگه برطرف نشه، در نهایت می تونه منجر به ابطال دادخواست یا در موارد خاص، قرار عدم استماع بشه.

تو چه مواردی دادگاه می گه نمی تونم رسیدگی کنم؟ (موارد صدور قرار عدم استماع)

خب، حالا که با شرایط اصلی قابلیت استماع دعوا آشنا شدیم، وقتشه که ببینیم دقیقاً تو چه موقعیت هایی دادگاه ممکنه زنگ خطر رو بزنه و قرار عدم استماع دعوا رو صادر کنه. این موارد خیلی متنوع اند و دونستن شون می تونه حسابی به کارمون بیاد:

وقتی اهلیت یا نفعی در کار نیست.

این مورد رو قبلاً هم گفتیم. اگه خواهان یا خوانده اهلیت قانونی نداشته باشن، یا خواهان تو دعوا ذی نفع نباشه، دادگاه نمی تونه به پرونده رسیدگی کنه. مثلاً اگه یه نفر که قیم قانونی نیست، برای یه شخص صغیر (کوچک تر از سن قانونی) دعوا مطرح کنه، چون سمت و نفع قانونی نداره، دادگاه قرار عدم استماع میده.

خواسته نامشروع یا نامشخصه.

اگه خواسته ای که از دادگاه دارید، از نظر شرعی یا قانونی قابل قبول نباشه، یا اون قدر مبهمه که اصلاً معلوم نیست چی می خواید، دادگاه نمی تونه بهش رسیدگی کنه. مثلاً:

  • درخواست مطالبه پولی که از قمار به دست اومده، چون قمار نامشروعه.
  • درخواست ابطال یه معامله در حالی که اصلاً مشخص نیست کدوم معامله، با چه تاریخی و چه طرفینی.

تو این موارد، قاضی به راحتی می تونه قرار عدم استماع صادر کنه.

قرارداد شما داور داره!

یه وقتایی، طرفین یه قرارداد (مثلاً قرارداد ساخت و ساز یا شراکت) از قبل توافق می کنن که اگه اختلافی پیش اومد، به جای رفتن به دادگاه، موضوع رو به یک داور (یک نفر متخصص و مورد اعتماد هر دو طرف) بسپارن. اگه چنین شرطی تو قرارداد باشه و شما مستقیم برید دادگاه، دادگاه می گه: آقا/خانم، شما خودتون توافق کردید که داور حل و فصل کنه، چرا اومدی پیش من؟ و قرار عدم استماع صادر می کنه.

خیلی وقت ها، مردم توی قراردادهاشون به سادگی شرط داوری رو قبول می کنن، اما یادشون میره که با این کار، حق مراجعه مستقیم به دادگاه رو از خودشون گرفتن. بهتره قبل از امضای قراردادهایی که شرط داوری دارن، حتماً با یک وکیل مشورت کنید تا از جزئیات و پیامدهای اون باخبر باشید.

زمان شکایتتون تموم شده.

توی خیلی از دعاوی، قانون یه مهلت مشخص برای طرح دعوا در نظر گرفته. مثلاً برای اعتراض به ثبت ملک، یه مهلت قانونی مشخص وجود داره. اگه شما بعد از تموم شدن اون مهلت، دعواتون رو مطرح کنید، دادگاه دیگه بهش رسیدگی نمی کنه و قرار عدم استماع میده. چون اون مهلت، مهلت قانونی برای حق شما بوده.

ترتیب دعاوی رو رعایت نکردید.

بعضی از دعاوی، مثل زنجیر به هم وصلن و باید به ترتیب خاصی مطرح بشن. نمی شه اولی رو مطرح نکرد و رفت سراغ دومی. مثلاً:

  • اگه می خواید دعوای خلع ید (بیرون کردن کسی از ملکتون) مطرح کنید، اول باید مالکیت خودتون رو تو دادگاه ثابت کنید. اگه بدون اثبات مالکیت، دعوای خلع ید رو مطرح کنید، دادگاه قرار عدم استماع میده.
  • همین طور برای ابطال سند دولت، اول باید تو دیوان عدالت اداری رای بگیرید.

طرف دعواتون از دنیا رفته.

اگه کسی رو به عنوان خوانده (طرف مقابل) تو دادخواستتون مشخص کردید، اما قبل از اینکه دادخواستتون به دستش برسه، فوت کرده باشه، شما نمی تونید علیه یه متوفی دعوا کنید. تو این حالت، دادگاه قرار عدم استماع میده و شما باید بعد از مشخص شدن ورثه، علیه اونا دعوا رو مطرح کنید.

سند عادی، اونم جایی که سند رسمی لازمه.

تو یه سری موارد، قانون می گه که فقط با سند رسمی میشه یه حق رو اثبات کرد. اگه شما برای اثبات حق خودتون، فقط سند عادی داشته باشید، دادگاه نمی تونه به دعوای شما رسیدگی کنه. مثلاً:

  • دعاوی مربوط به مالکیت املاکی که ثبت شدن، فقط با سند رسمی امکان پذیره (ماده ۲۲ قانون ثبت).
  • یا تو مواردی از قانون روابط موجر و مستأجر که سند رسمی شرط اعتبار اجاره نامه است.

رسیدگی به دعوا هیچ فایده ای نداره.

یه وقتایی دعوایی مطرح میشه که حتی اگه دادگاه بهش رسیدگی کنه و حکم به نفع خواهان بده، هیچ اثر عملی و واقعی نداره. یعنی عملاً چیزی رو تغییر نمیده. تو این جور موارد هم دادگاه قرار عدم استماع صادر می کنه. مثلاً:

  • اگه ملکی رو قبلاً به رهن دادید و هنوز زمان رهن تموم نشده و طلب شما پرداخت نشده، نمی تونید درخواست تحویل مال مرهونه رو بکنید. چون هنوز وقتش نیست و حکم دادگاه هم الان اثر عملی نداره.

موارد خاص دیگه که باید بدونید.

علاوه بر این مواردی که گفتیم، تو قوانین دیگه و رویه دادگاه ها هم موارد خاص دیگه ای برای صدور قرار عدم استماع وجود داره. مثلاً:

  • اگه دعوای اعتراض به تصمیمات شورای حل اختلاف رو به دادگاه عمومی ببرید، ممکنه قرار عدم استماع صادر بشه چون مرجع رسیدگی دیوان عدالته.
  • اگه دعوای استرداد ثمن (پول) یک معامله رو مطرح کنید، در حالی که هنوز حکم قطعی بر فسخ یا بطلان اون معامله صادر نشده.

خلاصه که موارد زیادی هستن که لازمه توشون حسابی دقت کرد.

وقتی قرار عدم استماع صادر میشه، چه اتفاقی میفته؟ (آثار و پیامدها)

خب، فرض کنید که یکی از اون مواردی که بالا گفتیم اتفاق افتاد و دادگاه قرار عدم استماع دعوا رو صادر کرد. حالا پرونده ما به کجا می رسه و چه پیامدهایی برای ما داره؟ دونستن این آثار خیلی مهمه تا بتونیم تصمیمات درستی بگیریم و راه حل بعدی رو پیدا کنیم.

پرونده تون از رسیدگی خارج میشه، ولی ماهیت دست نخورده می مونه.

مهمترین اثری که قرار عدم استماع دعوا داره، اینه که رسیدگی به پرونده شما بدون اینکه دادگاه وارد ماهیت و اصل دعوا بشه، متوقف میشه. یعنی قاضی اصلاً به این نرسیده که بررسی کنه حق با شماست یا با طرف مقابل. فقط گفته که شرایط اولیه برای رسیدگی نیست و پرونده رو از دستور کار خودش خارج می کنه.

این خیلی نکته مهمیه؛ چون این فرقش با رد دعوا است. تو رد دعوا، قاضی ماهیت رو بررسی کرده و شما رو بی حق دونسته. اما تو عدم استماع، هنوز فرصت اثبات حق برای شما هست.

پول دادگاهتون رو پس نمی دن!

این خبر زیاد خوبی نیست، اما واقعیته. وقتی شما یه دادخواست رو تقدیم دادگاه می کنید، یه هزینه دادرسی پرداخت می کنید. اگه دادگاه قرار عدم استماع دعوا رو صادر کنه، این هزینه دادرسی به شما برگردونده نمیشه. یعنی پولتون رو از دست میدید. به همین خاطر، قبل از طرح هر دعوایی، حتماً از شرایط قابلیت استماع اون مطمئن بشید تا هم وقت و هم پولتون الکی هدر نره.

یه فرصت دیگه دارید؛ این قرار اعتبار امر مختومه نداره.

این یکی از بهترین خبرها در مورد قرار عدم استماع دعواست و تفاوت اصلیش با حکم قطعی یا حتی قرار رد دعواست. همونطور که قبلاً گفتیم، اگه یه دعوا با حکم قطعی تموم بشه، دیگه نمی تونید همون دعوا رو دوباره مطرح کنید (اعتبار امر مختومه). اما در مورد قرار عدم استماع دعوا، قضیه فرق می کنه:

چون دادگاه اصلاً وارد ماهیت دعوا نشده و فقط به دلیل وجود یه مانع، رسیدگی رو متوقف کرده، شما می تونید بعد از برطرف کردن اون مانع یا ایراد، دوباره همون دعوا رو در همون دادگاه مطرح کنید! مثلاً اگه به دلیل عدم اهلیت قرار عدم استماع صادر شده، بعد از اینکه فرد اهلیت پیدا کرد یا نماینده قانونیش اقدام کرد، میشه دوباره دعوا رو طرح کرد.

میشه بهش اعتراض کرد؟ قابلیت تجدیدنظرخواهی.

خوشبختانه، قرار عدم استماع دعوا جزو قرارهایی هست که قابل اعتراضه. یعنی شما می تونید به این قرار اعتراض کنید و از دادگاه بالاتر بخواید که اون رو بررسی کنه. طبق ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، اگه اصل دعوایی که شما مطرح کردید، خودش قابل تجدیدنظرخواهی باشه (یعنی اگه قاضی حکم به نفع یا ضرر شما داده بود، می تونستید بهش اعتراض کنید)، اون وقت به قرار عدم استماع دعوا هم می تونید اعتراض کنید و پرونده رو به دادگاه تجدیدنظر بفرستید.

پس، اگه فکر می کنید دادگاه اشتباه کرده و دعوای شما قابلیت استماع رو داشته، می تونید از این حق اعتراض استفاده کنید.

چطوری به قرار عدم استماع اعتراض کنیم؟ (راه و چاه تجدیدنظرخواهی)

حالا که فهمیدیم قرار عدم استماع دعوا چیه و چه آثاری داره، ممکنه این سوال پیش بیاد که اگه باهاش روبرو شدیم، چطور باید بهش اعتراض کنیم؟ اعتراض به این قرار، مثل اعتراض به سایر احکام و قرارهای دادگاه، یه سری تشریفات و مهلت قانونی داره که باید رعایت بشه.

کجا باید اعتراض کرد؟ مرجع صالح.

وقتی به قرار عدم استماع دعوا اعتراض می کنید، پرونده شما برای بررسی مجدد به دادگاه تجدیدنظر استان فرستاده میشه. یعنی اگه دادگاه بدوی (دادگاه اولیه) این قرار رو صادر کرده باشه، شما باید درخواست تجدیدنظرخواهی رو از طریق همون دادگاه بدوی به دادگاه تجدیدنظر استان مربوطه ارائه بدید.

چقدر وقت داریم؟ مهلت قانونی اعتراض.

برای اعتراض به قرار عدم استماع دعوا، مثل بیشتر قرارهای قضایی، یه مهلت قانونی مشخص وجود داره که باید تو اون مهلت اعتراض کنید. این مهلت عبارت است از:

  • ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رأی (یعنی زمانی که حکم رسماً به دست شما می رسه) برای افرادی که مقیم ایران هستن.
  • دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی برای افرادی که مقیم خارج از کشور هستن.

خیلی مهمه که حواستون به این مهلت ها باشه، چون اگه بعد از این زمان اعتراض کنید، دادگاه اعتراض شما رو قبول نمی کنه و حق اعتراض رو از دست میدید.

چه شرایطی برای قبول اعتراض لازمه؟

قبلاً هم بهش اشاره کردیم: شرط اصلی پذیرش اعتراض شما به قرار عدم استماع دعوا اینه که خود اصل دعوایی که مطرح کرده بودید، قابلیت تجدیدنظرخواهی داشته باشه. یعنی اگه به جای قرار، دادگاه حکم ماهوی صادر می کرد، اون حکم باید قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر می بود. اگه اصل دعوا از اون دست دعاوی باشه که آرائش قطعیه و قابل تجدیدنظر نیست (مثلاً دعاوی با خواسته خیلی کم)، اون وقت قرار عدم استماعش هم قابل اعتراض نخواهد بود.

چطوری دادخواست اعتراض بنویسیم؟

اعتراض به قرار عدم استماع دعوا، مثل طرح دعوای اولیه، نیاز به تنظیم یک دادخواست تجدیدنظر داره. این دادخواست باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه ارسال بشه. تو این دادخواست باید:

  • مشخصات خودتون (تجدیدنظرخواه) و طرف مقابل (تجدیدنظرخوانده) رو دقیق بنویسید.
  • شماره پرونده و شماره دادنامه ای که قرار عدم استماع رو صادر کرده، حتماً ذکر بشه.
  • دلایل و مستندات اعتراضتون رو به صورت واضح و منطقی بیان کنید. مثلاً بگید چرا فکر می کنید دادگاه اشتباه کرده و دعوای شما قابل استماع بوده.
  • مدارک و ضمایم لازم رو پیوست کنید.

تنظیم این دادخواست، بخصوص بخش دلایل اعتراض، خیلی حساس و تخصصیه و بهتره حتماً از یه وکیل متخصص کمک بگیرید تا بتونید بهترین دفاع رو انجام بدید.

هزینه اعتراض چقدره؟

اعتراض به قرار عدم استماع دعوا هم مثل طرح هر دعوای دیگه ای، هزینه دادرسی داره. این هزینه معادل هزینه دادرسی دعاوی غیرمالی محاسبه و دریافت میشه. مبلغش معمولاً کمتر از دعاوی مالیه، اما باید قبل از ثبت دادخواست تجدیدنظر، پرداخت بشه.

این هزینه ها هم مثل همون هزینه دادرسی اولیه، بعداً به شما مسترد نمیشه، حتی اگه اعتراضتون مورد قبول واقع بشه. پس حواستون باشه که با آگاهی کامل و دلایل محکم اعتراض کنید.

نتیجه گیری: چرا دونستن قابلیت استماع این قدر مهمه؟

همونطور که دیدیم، مفهوم قابلیت استماع دعوا و به خصوص قرار عدم استماع دعوا، یکی از اون پیچ و خم های مهم تو راهروی دادگاه هاست. این قرار، میتونه پرونده ای رو که کلی براش زحمت کشیدید، از همون اول متوقف کنه و نذاره به نتیجه برسه. اما حالا دیگه میدونیم که این توقف، همیشه به معنی باخت نهایی نیست و معمولاً یه فرصت برای اصلاح و شروع دوباره است.

شناختن اینکه دعوای ما اصلاً شرایط لازم برای رسیدگی تو دادگاه رو داره یا نه، مثل دونستن قوانین بازیه. اگه این قوانین رو بلد باشیم، کمتر تو چاله می افتیم و جلوی کلی اتلاف وقت، هزینه و اعصاب خردی رو می گیریم. از اهلیت و ذی نفعی گرفته تا مشروعیت خواسته و رعایت تشریفات، همه این ها مثل آجرهای تشکیل دهنده دیوار قابلیت استماع هستن که اگه یکیشون کج باشه، کل دیوار ممکنه فرو بریزه.

پس، اگه قصد دارید دعوایی رو مطرح کنید یا حتی اگه تو پرونده ای قرار عدم استماع دعوا براتون صادر شده، به هیچ وجه خودسرانه عمل نکنید. دنیای حقوقی پیچیده و پر از نکات ظریفه که فقط یه وکیل متخصص میتونه درست و حسابی از پسش بربیاد. بهترین کار اینه که با یه وکیل کاربلد و با تجربه مشورت کنید تا پرونده تون رو دقیق بررسی کنه، راهنماییتون کنه و مطمئن بشید که قدم هاتون رو درست و حساب شده برمی دارید. اینطوری هم از هزینه های اضافی جلوگیری می کنید و هم احتمال موفقیتتون رو چندین برابر بالا میبرید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قابلیت استماع چیست؟ | مفهوم حقوقی و تعریف جامع" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قابلیت استماع چیست؟ | مفهوم حقوقی و تعریف جامع"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه