خلاصه کتاب موضوع، پول نیست ( نویسنده باب پراکتور )

اگه دنبال یک راه حل اساسی برای تغییر زندگیت و رسیدن به ثروت واقعی هستی، خلاصه کتاب موضوع، پول نیست (نوشته باب پراکتور) یک نقشه راه جذاب برات می ذاره که نشون می ده پول فقط یک ابزار و نتیجه جانبی از تغییر نگرش درونی و رسیدن به آزادی و شادیه. این کتاب بهت یاد می ده که چطور با تغییر ذهنیت و باورهای محدودکننده، به هر چیزی که تو زندگیت می خوای برسی.

شاید عنوان کتاب موضوع، پول نیست کمی عجیب و متناقض به نظر بیاد؛ آخه چطور ممکنه یک کتاب که درباره ثروت و موفقیت صحبت می کنه، بگه موضوع اصلا پول نیست؟ همینجا یک قلاب بزرگ برای خواننده ایجاد می شه که بخواد بیشتر بدونه. باب پراکتور، یکی از بزرگ ترین اساتید رشد فردی و موفقیت، تو این کتاب یک حقیقت خیلی مهم رو فاش می کنه: پول فقط یک نتیجه ست، نه یک هدف. چیزی که واقعاً اهمیت داره، ذهنیت، باورها، و طرز فکر ما نسبت به پول و زندگیه.

تو این خلاصه، قراره با هم یک سفر عمیق به دنیای آموزه های باب پراکتور داشته باشیم. از زندگی پرفراز و نشیب خودش گرفته تا اصول کلیدی که تو هر فصل از کتاب مطرح می کنه. هدفمون فقط معرفی سرفصل ها نیست، بلکه می خوایم ببینیم چطور می تونیم این ایده های فوق العاده رو تو زندگی روزمره مون پیاده کنیم و واقعاً به یک تغییر اساسی برسیم. این خلاصه برای اونایی که وقت زیادی ندارن ولی می خوان با عصاره این کتاب مهم آشنا بشن، یا اونایی که قصد دارن کتاب کامل رو بخونن ولی اول می خوان یک دید کلی پیدا کنن، عالیه.

باب پراکتور کیست؟ (زندگی و فلسفه)

باب پراکتور، یک نام آشنا تو دنیای رشد فردی و موفقیت، یک داستان زندگی واقعاً الهام بخش داره. فکرش رو بکن، یک مرد که تا ۲۶ سالگی خیلی تو زندگیش به قول معروف بی پول بوده و وضعیت مالی خوبی نداشته، یک دفعه مسیر زندگیش ۱۸۰ درجه تغییر می کنه. این تغییر اون قدر عمیق و شگفت انگیز بوده که خودش رو به فکر فرو می بره: چرا من؟ چه اتفاقی افتاد؟

همین سوالات، باب رو وارد یک مسیر ۴۸ ساله تحقیق و پژوهش می کنه. اون سال ها از عمرش رو می ذاره تا بفهمه چرا بعضی ها موفق می شن و بعضی ها نه؛ چرا آدم ها کارهایی رو که دوست دارن انجام نمی دن و چرا تو رسیدن به اهدافشون مشکل دارن. پراکتور مثل یک دانشمند، زندگی بزرگان و فرزانگان ۵۰۰ سال گذشته رو زیر و رو می کنه، ایده های کلیدیشون رو موشکافی می کنه و دقیقاً توصیه های اونا رو به کار می گیره.

آموزه های باب پراکتور درباره پول و ثروت، خیلی با اون چیزی که معمولاً شنیدیم فرق داره. اون به جای تمرکز روی روش های بیرونی پول سازی، روی ذهنیت، قانون جذب و تغییرات درونی تمرکز می کنه. پراکتور معتقد بود که ثروت واقعی، فقط داشتن پول نیست؛ بلکه رسیدن به آرامش، شادی، آزادی و تحقق اهدافه. اون نشون داد که ریشه اصلی ثروت، نه تو بازار بورس و حساب بانکی، بلکه تو افکار و باورهای ماست. این ۴۰ سال تجربه و تحقیق، به آموزه های اون اعتبار خاصی می ده و باعث می شه حرف هاش از دل بربیاد و به دل بشینه.

ایده ی اصلی کتاب: پول، هدف نیست – رمزگشایی از پارادوکس

اولین چیزی که تو کتاب موضوع، پول نیست توجهمون رو جلب می کنه، همین عنوانشه. اگه پول هدف نیست، پس چی هدف اصلیه؟ باب پراکتور اینجا یک نقطه عطف رو مطرح می کنه: پول خودش به تنهایی نمی تونه بهت آزادی بده، خلاقیت رو درونت بیدار کنه، باعث خدمت به دیگران بشه یا به رشد و شادی واقعی برسوندت. پول فقط یک ابزاره، یک وسیله برای رسیدن به این چیزا. اگه هدف اصلیت فقط جمع کردن پول باشه، احتمالاً به یک زندگی پوچ و تهی می رسی، حتی اگه حساب بانکی ات پر از صفر باشه.

پراکتور معتقده که تمرکز مستقیم روی پول، اغلب نتیجه عکس می ده. چرا؟ چون وقتی فقط به پول فکر می کنی، در واقع داری به کمبود پول فکر می کنی. داری به این فکر می کنی که نداری و همین حس کمبود، باعث می شه انرژی منفی تولید کنی و پول رو از خودت دور کنی. به جای اینکه هدفمون رسیدن به پول باشه، باید هدفمون رو روی چیزهایی بذاریم که پول می تونه برامون بخره: آزادی مالی، کمک به دیگران، تجربه سفرهای رؤیایی، یا هر چیزی که واقعاً به زندگیمون معنا می ده.

یکی از کلیدهای تولید ثروت این است که دریابید پول، هدف نیست. تولید ثروت، ارتباط بسیار اندکی با تمرکز بر پول دارد و درواقع با ذهن شما، رفتار شما و طرز فکر شما مرتبط است.

این ایده ممکنه براتون آشنا باشه اگه قبلاً کتاب هایی مثل بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل یا شما نیز می توانید دولتمند باشید رابرت راسل رو خونده باشید. این بزرگان همگی به این نکته اشاره کردن که موفقیت مالی، چیزی فراتر از حساب و کتاب و اعداد و ارقامه. اونا می گن که ریشه های ثروت تو ذهن و باورهای ماست. باب پراکتور هم با این کتابش، همین مسیر رو ادامه می ده و عمیق ترش می کنه. اون می خواد نشون بده که چطور می تونی با تغییر نگاهت به پول و زندگی، نه تنها ثروتمند بشی، بلکه یک زندگی پر از معنا و رضایت بسازی.

چکیده اصول کلیدی کتاب موضوع، پول نیست (فصل به فصل با جزئیات بیشتر)

کتاب موضوع، پول نیست ۹ فصل داره که هر کدومش مثل یک تکه پازل، به ما کمک می کنه تصویر کامل تری از ذهنیت ثروت ساز داشته باشیم. بذارید نگاهی عمیق تر به هر فصل بندازیم.

فصل ۱: پول، هدف نیست

تو این فصل، باب پراکتور دوباره تاکید می کنه که پول نباید هدف نهاییمون باشه. اون میگه که اکثر آدما، چه معمولی و چه حتی اونایی که کلی پول دارن، درک درستی از پول ندارن. خیلی ها پول رو به عنوان یک چیز بد یا آلوده می بینن، یا فکر می کنن برای پولدار شدن باید حتماً کارهای غیرقانونی کرد. این باورهای اشتباه و محدودکننده، مثل یک زندان نامرئی عمل می کنن و نمی ذارن ما به ثروت واقعی برسیم.

پراکتور توضیح می ده که چطور این محدودیت های ذهنی باعث می شن ما از فرصت ها دور بمونیم و نتونیم پتانسیل واقعیمون رو آزاد کنیم. اون از ما می خواد که پول رو به عنوان یک نیروی خوب و ابزاری برای رسیدن به آزادی، خلاقیت و خدمت به دیگران ببینیم. پول به خودی خود نه خوبه نه بد؛ این ما هستیم که با نحوه ی استفاده مون، بهش معنی می دیم. اگه به پول با دید مثبت نگاه کنیم و بدونیم چقدر می تونه بهمون کمک کنه تا به اهدافمون برسیم، اون وقته که راه برامون باز می شه.

فصل ۲: تناقض (ذهن خودآگاه و ناخودآگاه)

این فصل واقعاً جذابه، چون می ره سراغ اینکه ذهن ما چطور کار می کنه و چطور روی دستیابی به اهدافمون تأثیر می ذاره. باب پراکتور یک مفهوم کلیدی رو معرفی می کنه به اسم X حریف می طلبد!. این یعنی تو ذهن ما یک تناقض وجود داره بین اون چیزی که خودآگاهانه می خوایم و اون چیزی که ناخودآگاهانه بهش باور داریم.

ذهن خودآگاه ما، همون بخشیه که باهاش فکر می کنیم، منطقی تصمیم می گیریم و اطلاعات رو پردازش می کنیم. ولی ذهن ناخودآگاه، بخش قدرتمندتریه که باورها، عادت ها و الگوهای رفتاری ما رو کنترل می کنه. اگه ناخودآگاهمون باور داشته باشه که ما لیاقت ثروت رو نداریم، یا پولدار شدن سخته، حتی اگه تو خودآگاهمون شب و روز به پول فکر کنیم، بهش نمی رسیم. اینجا پراکتور توضیح می ده که باید باورهای ناخودآگاهمون رو تغییر بدیم تا با اهداف خودآگاهمون هم راستا بشن. این کار مثل اینه که دو تا اسب داریم که هر کدومشون به یک سمت می رن؛ باید کاری کنیم که هر دوشون به یک سمت برن.

فصل ۳: سیاهی لشگر فیلم خود نباشید (قانون جذب و خلاقیت)

اگه تا حالا احساس کردی که زندگی داره تو رو بازی می ده و تو فقط یک تماشاچی هستی، این فصل مال توئه. پراکتور می گه هر کدوم از ما کارگردان فیلم زندگی خودمونه. قدرت انتخاب و خلق واقعیت، تو دستای خودمونه. ما نباید قربانی شرایط باشیم؛ بلکه باید خالق سرنوشت خودمون باشیم.

اینجا باب پراکتور وارد مفهوم قانون جذب می شه، اما با یک دید متفاوت. اون نمی گه فقط بشین و آرزو کن تا بهش برسی؛ بلکه می گه باید با تمام وجود باور کنی، تجسم کنی و بعد برای رسیدن بهش دست به کار بشی. خلاقیت هم نقش خیلی مهمی داره. یعنی باید از اون جعبه های فکری قدیمی بیای بیرون و راه های جدید برای رسیدن به اهدافت پیدا کنی. وقتی باور کنی که می تونی، وقتی خودت رو جایگاه خالق ببینی، اون وقته که کائنات هم کمکت می کنه تا به خواسته هات برسی.

فصل ۴: مقصود، بینش، اهداف

شفافیت تو هدف گذاری، یکی از مهم ترین کلیدهای موفقیته. باب پراکتور تو این فصل تاکید می کنه که باید یک مقصود روشن و واضح تو زندگیت داشته باشی، یک بینش روشن از آینده ای که می خوای بسازی و اهدافی که کاملاً مشخص و قابل اندازه گیری باشن.

اون می گه اهداف مثل یک بذر هستن. باید ازشون محافظت کنی، بهشون آب و نور بدی تا رشد کنن. یک بینش قوی بهت کمک می کنه حتی تو روزهای سخت هم مسیرت رو گم نکنی. پراکتور از ما می خواد که دروغ هایی که به خودمون می گیم و بهمون می گن نمیشه، سخته، تو نمی تونی، رو کنار بذاریم. وقتی یک هدف روشن و یک دلیل محکم برای رسیدن بهش داشته باشی، هیچ چیز نمی تونه جلوت رو بگیره. با مثال های کاربردی نشون می ده که چطور یک هدف رو از یک آرزوی مبهم به یک طرح عملی تبدیل کنیم.

فصل ۵: توهم بزرگ مدیریت زمان

این یکی از جذاب ترین بخش هاست، چون پراکتور یک حقیقت رو آشکار می کنه: ما فکر می کنیم مشکل از مدیریت زمانه، در حالی که اصل ماجرا مدیریت انرژی و اولویت بندیه. اون می گه همه ما ۲۴ ساعت تو روز داریم، ولی چرا بعضی ها تو همین ۲۴ ساعت کلی کار می کنن و موفق می شن، در حالی که بعضی دیگه همیشه وقت کم میارن؟

راز اینجاست که به جای اینکه سعی کنی همه کارها رو تو زمان کمی انجام بدی، باید روی کارهایی تمرکز کنی که بیشترین بازدهی رو دارن. پراکتور به اصل ۸۰-۲۰ (اصل پارتو) اشاره می کنه: ۲۰ درصد از فعالیت های تو، ۸۰ درصد از نتایج رو بهت می دن. پس باید اون ۲۰ درصد رو شناسایی کنی و تمام انرژیت رو روشون بذاری. تصمیم گیری های سریع و درست و بلافاصله دست به کار شدن، کلید اصلی این فصله. الکی وقتت رو با کارهای بیهوده تلف نکن؛ روی چیزهای مهم و تأثیرگذار تمرکز کن.

فصل ۶: الگوها، اجرا و سود

رویاهای بزرگ بدون عمل گرایی و اجرا، فقط یک سری رویا باقی می مونن. باب پراکتور تو این فصل تاکید می کنه که تعهد به برنامه ها و پیگیری مداوم، حرف اول رو می زنه. خیلی ها ایده های عالی دارن، ولی کمتر کسیه که واقعاً به فکر پیاده سازیشون باشه.

اون می گه برای رسیدن به سود (چه مالی و چه معنوی)، باید الگوهای فکری و رفتاری درستی داشته باشی و بعد با یک تعهد کامل، اونا رو اجرا کنی. چشم برداشتن از توپ یا همون هدف اصلی، یک اشتباه بزرگه. وقتی حواست پرت می شه و تمرکزت رو از دست می دی، طبیعتاً از مسیر اصلی خارج می شی. پراکتور هشدار می ده که رویاهای خیلی بزرگ بدون یک برنامه اجرایی قوی، می تونن به شکست های بزرگ هم منجر بشن. پس باید هم رویاپردازی کنی، هم زمینه ای برای اجرای اون رویاها فراهم کنی.

فصل ۷: فروپاشی روال ها (عادت های سمی)

عادت ها، چه خوب و چه بد، نقش پررنگی تو زندگی ما دارن. تو این فصل، باب پراکتور نشون می ده که چطور می تونیم عادت های مخرب رو شناسایی کنیم و اونا رو تغییر بدیم. خیلی وقت ها، ما ناخودآگاه تو یک سری روال های سمی گیر افتادیم که حتی خودمون هم نمی دونیم چقدر دارن بهمون آسیب می زنن.

محیط هم خیلی تأثیرگذاره. اگه تو یک محیط مسموم باشی، یعنی با آدم هایی که انرژی منفی دارن رفت و آمد کنی یا تو یک شغلی باشی که هیچ رشدی برات نداره، خیلی سخته که به موفقیت برسی. پراکتور میگه باید محیطت رو درست کنی، از آدم های منفی دوری کنی و خودت رئیس خودت باشی. یعنی اختیار زندگیت رو دست خودت بگیری و اجازه ندی عادت های بد یا محیط نامناسب، تو رو کنترل کنن. این فصل یک فراخوان برای رهایی از رزومه زندگی دیگرانه و شروع یک زندگی واقعاً خودساخته و آگاهانه.

فصل ۸: شتاب و آرامش

رسیدن به اهداف بزرگ، همیشه با چالش ها همراهه. تو این فصل، باب پراکتور بهمون یاد می ده که چطور این چالش ها رو بپذیریم و در عین حال، آرامشمون رو حفظ کنیم. اون می گه باید یاد بگیریم موارد بی اهمیت رو نادیده بگیریم و انرژیمون رو روی چیزهایی که واقعاً اهمیت دارن، بذاریم.

اهمیت نکته سنجی هم اینجا مطرح می شه. یعنی باید بتونی بین چیزهای مهم و غیرمهم تمایز قائل بشی. یکی از نکات کلیدی این فصل، قبول خود هست. اگه خودت رو همون طور که هستی نپذیری و دوست نداشته باشی، خیلی سخته که بتونی به جلو حرکت کنی. وقتی خودت رو قبول داشته باشی و به خودت اعتماد کنی، می تونی با سرعت بیشتری به سمت اهدافت حرکت کنی، بدون اینکه نگرانی های کوچیک جلوی شتابت رو بگیره. این یک تعادل ظریفه بین حرکت سریع و حفظ آرامش درونی.

فصل ۹: عشق خود را تقویت کرده و واقعاً زندگی کنید

آخرین فصل کتاب موضوع، پول نیست، یک پایان شیرین و عمیق داره. باب پراکتور اینجا روی اهمیت روابط سالم، قدردانی و عشق تاکید می کنه. اون می گه ثروت واقعی فقط پول نیست؛ بلکه شامل زندگی پر از عشق، روابط سالم و یک قلب قدرشناسه.

اون از مفهوم تیم ثروت شما حرف می زنه؛ یعنی آدم هایی که تو زندگیت داری و ازت حمایت می کنن، چه خانواده باشن، چه دوست، چه همکار. این آدم ها می تونن تو مسیر رسیدن به اهدافت خیلی کمکت کنن. گفت و گوهای سازنده و اصلاح روابطی که مشکل دارن، می تونه کلی انرژی مثبت به زندگیت بیاره. قلب قدرشناس هم یعنی همیشه بابت چیزهایی که داری، شکرگزار باشی. این حس قدردانی، مثل یک آهن ربا عمل می کنه و ثروت و فراوانی بیشتری رو به سمتت جذب می کنه. وقتی عشق رو تو زندگیت تقویت کنی، نه تنها پول به سمتت میاد، بلکه یک زندگی واقعاً ایده آل و پر از رضایت رو تجربه می کنی.

چگونه ایده های موضوع، پول نیست را در زندگی خود به کار گیریم؟ (بخش کاربردی)

خب، تا اینجا با اصول کتاب موضوع، پول نیست آشنا شدیم. حالا سوال اینه: چطور این ایده ها رو از ذهنمون به زندگی واقعیمون بیاریم؟ باب پراکتور فقط حرف نمی زنه، راهکار هم می ده. اینجا چند تا تمرین و گام عملی هست که می تونی همین الان شروع کنی:

• تمرین های عملی برای تغییر ذهنیت:

  • نوشتن اهداف: اهدافت رو با جزئیات کامل روی کاغذ بیار. نه فقط چیزهایی که می خوای داشته باشی، بلکه کسی که می خوای باشی. هر روز صبح و شب اونا رو بخون و حس کن که همین الان بهشون رسیدی.
  • تجسم: چشماتو ببند و خودت رو تو موقعیتی تجسم کن که به هدفت رسیدی. چه چیزی می بینی؟ چه حسی داری؟ چه صدایی می شنوی؟ این کار رو هر روز برای چند دقیقه انجام بده.
  • جملات تاکیدی: جملات مثبت و قدرتمند درباره خودت و توانایی هات بساز. مثلاً من لایق ثروت و فراوانی هستم یا من یک خالق قدرتمندم. این جملات رو دائم با خودت تکرار کن تا وارد ناخودآگاهت بشن.

• گام های کوچک برای شکستن عادت های منفی:

  اگه عادت بدی داری که جلوی پیشرفتت رو می گیره (مثلاً تعلل کردن، منفی بافی، یا بیش از حد فکر کردن)، برای شروع، یک گام کوچیک برای تغییرش بردار. مثلاً اگه عادت به تعلل داری، همین الان یک کار کوچیک رو که مدت هاست عقب انداختی، انجام بده. این گام های کوچیک، کم کم به عادت های بزرگ تر و مثبت تر تبدیل می شن.

• چگونگی ساخت یک تیم ثروت شخصی:

  اطرافت رو با آدم هایی پر کن که بهت انرژی مثبت می دن، ازت حمایت می کنن و بهت انگیزه می دن. این می تونه شامل دوستان، خانواده، منتورها یا همکاران باشه. با اونا صحبت کن، از تجربیاتشون استفاده کن و بهشون کمک کن تا اونا هم موفق بشن. یادت باشه، انسان هر چه در آینه بیند، به خود بیند. وقتی با آدم های موفق همراهی کنی، خودت هم موفق تر می شی.

• اهمیت مداومت و ایمان به مسیر:

  مسیر موفقیت همیشه هموار نیست. چالش ها و موانع پیش میان. اینجا جاییه که ایمان و مداومت حرف اول رو می زنه. به خودت و به مسیری که انتخاب کردی، ایمان داشته باش. حتی وقتی اوضاع سخته، ادامه بده. پراکتور می گه وقتی با تمام وجود بخوای، کائنات هم دست به کار می شه و راه رو برات باز می کنه.

به قول باب پراکتور: آنچه پیش روی شما و آنچه پشت سر شما قرار دارد در مقایسه با آنچه درون شما هست، هیچ است. این جمله رو همیشه به یاد داشته باش. قدرت واقعی تو درون توئه.

چرا این کتاب موضوع پول نیست برای شما حیاتی است؟ (تاثیر پایدار)

شاید فکر کنی خب، کتاب های خودسازی زیادن، این کتاب موضوع پول نیست چه فرقی با بقیه داره که برای من حیاتی باشه؟ راستش رو بخوای، فرقش تو عمق دیدگاهی هست که باب پراکتور ارائه می ده. این کتاب فقط یک راهنمای سطحی برای پولدار شدن نیست، بلکه یک نقشه راه برای ثروتمندانه زندگی کردن به معنای واقعی کلمه است.

اگه احساس می کنی تو یک دایره تکراری گیر افتادی و با وجود تلاش زیاد، به اون چیزی که واقعاً می خوای نمی رسی، این کتاب می تونه چشماتو باز کنه. مزایای مطالعه و به کارگیری مفاهیم این کتاب فراتر از اون چیزیه که فکرش رو می کنی:

• آزادی واقعی: نه فقط آزادی مالی، بلکه آزادی از باورهای محدودکننده، آزادی از ترس ها و نگرانی ها، و آزادی برای زندگی کردن اون طور که واقعاً دوست داری.
• پویایی و رشد مداوم: با درک عملکرد ذهنت، می تونی دائماً به سمت سطوح بالاتر آگاهی و موفقیت حرکت کنی. این یک سفر بی پایان رشده.
• درک عمیق تر از خود: این کتاب بهت کمک می کنه خودت رو بهتر بشناسی، پتانسیل های نهفته ات رو کشف کنی و به توانایی هات باور پیدا کنی.
• تغییر نظام باورها: مهم ترین دستاورد این کتاب، تغییر ریشه ای باورهای تو درباره پول، موفقیت و حتی خودته. وقتی باورهای محدودکننده ات فرو بریزن، دیگه هیچ چیزی نمی تونه جلوی تو رو بگیره.

کتاب موضوع پول نیست بهت نشون می ده که ثروت واقعی، مثل یک درخت تنومنده که ریشه هاش تو ذهن و قلب توئه. اگه ریشه ها قوی و سالم باشن، میوه هم زیاد می ده. این کتاب یک راهنمای زندگیه، یک دوست خوب که بهت یادآوری می کنه تو چقدر توانایی داری و چطور می تونی زندگی رؤیایی ات رو خلق کنی.

نتیجه گیری

خلاصه که، کتاب موضوع، پول نیست (نویسنده باب پراکتور) یک پیام خیلی واضح داره: ثروت واقعی، از درون ما شروع می شه، نه از جیب ما. پول فقط یک ابزاره، نه مقصد نهایی. اگه می خوای تو زندگیت واقعاً موفق و ثروتمند باشی، باید روی ذهنیتت، باورات و طرز فکرت کار کنی. باید بدونی که تو خودت قدرت خلق هر چیزی رو داری، فقط کافیه خودت رو باور کنی و با یک دیدگاه درست، به سمت اهدافت حرکت کنی.

باب پراکتور با این کتاب، یک معدن طلای مجازی رو در اختیارمون گذاشته. از قدرت ذهن خودآگاه و ناخودآگاه گرفته تا اهمیت هدف گذاری واضح، مدیریت انرژی به جای زمان، و البته، قدرت بی نهایت عشق و قدردانی. این کتاب بهت یاد می ده که چطور از قربانی بودن خارج بشی و کارگردان فیلم زندگی خودت باشی.

حالا که با مهم ترین ایده های این کتاب آشنا شدی، پیشنهاد می کنم برای درک عمیق تر و شروع یک مسیر تحول شخصی واقعی، حتماً نسخه کامل کتاب موضوع، پول نیست رو بخونی. قول می دهم، ارزش وقتت رو داره و می تونه دریچه های جدیدی رو به روت باز کنه. تجربه ها و سوالاتت رو تو بخش نظرات باهامون در میون بذار، خوشحال می شم که با هم گپ بزنیم!