خلاصه کتاب قبرستان غیرانتفاعی | اثر وحید حاج سعیدی

خلاصه کتاب قبرستان غیرانتفاعی ( نویسنده وحید حاج سعیدی )
کتاب «قبرستان غیرانتفاعی» اثر وحید حاج سعیدی، در واقع مجموعه ای از نوشته های طنزآمیز و گزنده است که با نگاهی عمیق به مسائل و چالش های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ما می پردازد و تلنگری هوشمندانه به مخاطب می زند.
تصور کنید یک نفر پیدا شده که می تواند با شوخ طبعی و زبانی شیرین، گوشه و کنار جامعه رو زیر ذره بین ببره و با یک لبخند تلخ، حرف دل خیلی هامون رو بزنه. وحید حاج سعیدی، نویسنده ی خلاق و توانمند کتاب «قبرستان غیرانتفاعی»، دقیقاً همین کار رو کرده. این کتاب، فقط یک مجموعه نوشته ی طنز نیست؛ بلکه آینه ای تمام نماست از اون چیزهایی که هر روز می بینیم و شاید از کنارشون بی تفاوت رد می شیم. این آقای حاج سعیدی، قلمش هم جادو داره، هم درد آشناست.
داستان این کتاب از اونجایی شروع میشه که نویسنده، با نگاهی تیزبین و قلمی چابک، سراغ موضوعات روزمره و چالش برانگیز میره و اون ها رو با چاشنی طنز به تصویر می کشه. انگار که نشسته کنارمون و داره باهامون گپ می زنه، از گرونی و بیکاری میگه، از سیستم اداری که گاهی آدم رو کلافه می کنه، و از مسائلی که توی زندگی روزمره باهاشون درگیریم. این کتاب دعوتیه به خندیدن، اما نه از اون خنده های بی خیال و سرسری. این خنده ها یه جورایی آدم رو به فکر فرو می بره، یه تلنگر می زنه و میگه: فلانی! حواست هست چی به چیه؟ پس اگه دنبال یه خلاصه کامل از کتاب قبرستان غیرانتفاعی هستید که هم بهتون یه دید کلی بده و هم ته دلتون رو قلقلک بده، جای درستی اومدید. بیایید با هم توی این قبرستان غیرانتفاعی چرخی بزنیم و ببینیم چه گوهرهای پنهانی توش پیدا میشه.
ماهیت قبرستان غیرانتفاعی: طنز در قامت آینه ای اجتماعی
وقتی صحبت از کتاب «قبرستان غیرانتفاعی» میشه، اول از همه باید بگیم که با یه کتاب طنز معمولی طرف نیستیم. این کتاب، یه مجموعه از مقالات کوتاهه که وحید حاج سعیدی سال ها توی نشریات مختلف منتشرشون کرده. هر کدوم از این مقاله ها، مثل یه برش کوچیک از زندگی واقعی ماست که نویسنده با یه نگاه طنزآمیز، اما عمیق و پرمفهوم، روی کاغذ آورده. اینجا طنز فقط برای خندیدن نیست؛ یه ابزاره، یه آینه است که جامعه رو نشون میده.
هدف اصلی نویسنده از نوشتن این کتاب، فقط تفریح و سرگرمی نبوده. راستش رو بخواید، حاج سعیدی بیشتر دلش می خواسته با زبانی شیرین و طنزآمیز، ما رو نسبت به کاستی ها و کمبودهای جامعه بیدار کنه و یه جورایی آگاهی بخش باشه. فکر کنید یه معلم دلسوز که به جای نصیحت های خشک و خالی، با شوخی و خنده بهتون درس زندگی میده. لحن نوشته ها کاملاً طنزآمیزه، ولی اصلاً تند و زننده نیست. خبری از نیش و کنایه های گزنده نیست که دل آدم رو بزنه. برعکس، لحنش اونقدر لطیف و مؤدبانه ست که حتی اگه از چیزی انتقاد می کنه، با هدف سازندگی و اصلاح این کار رو انجام میده.
قدیمی ها می گفتن «خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است». این جمله دقیقاً حال و هوای نوشته های حاج سعیدی رو نشون میده. رسالت یک طنزپرداز، فراتر از خنداندن مردمه. وظیفه اش اینه که دردها و ناهنجاری های جامعه رو مطرح کنه، حرف دل مردم رو بزنه و از کج روی ها و نادرستی ها انتقاد کنه. نویسنده «قبرستان غیرانتفاعی» به بهترین شکل ممکن به این تعهد و رسالت عمل کرده. اون یه پیام اصلی، یه هشدار جدی، اما در لفافه طنز به ما میده: «این ره که می روی به قبرستان است!» یعنی اگه حواسمون به رفتارهامون، به بی اخلاقی ها، به سوءمدیریت ها نباشه، آخر و عاقبت خوشی در انتظارمون نیست. این کتاب یه جورایی، «امر به معروف» اجتماعیه، اما با لباس طنز و لبخند.
خلاصه ای جامع از مضامین و بن مایه های اصلی کتاب
کتاب «قبرستان غیرانتفاعی» یه جورایی مثل یه سینی پر از لقمه های حاضر و آماده است که هر کدومشون یه مزه و یه مفهوم جداگونه دارن. موضوعات این کتاب اونقدر متنوع و به روزن که هر کسی با هر دغدغه ای میتونه گوشه ای از خودش رو توش پیدا کنه. حاج سعیدی توی این نوشته ها، با نگاهی تیزبین، سراغ ریشه های مشکلات اجتماعی، اقتصادی و حتی یه کم هم سیاسی میره. بیشتر بحث هاش حول محور اینه که خیلی از دردسرهای جامعه از بی اخلاقی نشأت می گیره. به قول معروف، «هر چه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی». اگه همه ما توی هر سطحی از جامعه، اخلاق مدار باشیم و فقط به فکر منافع خودمون نباشیم، خیلی از گره های کور باز میشن. بیایید با هم به جزئیات این بن مایه ها نگاهی بندازیم.
نقد اخلاقیات و پیامدهای بی اخلاقی در جامعه
یکی از مهم ترین محورهای کتاب «قبرستان غیرانتفاعی»، همین اخلاقیات و بی اخلاقی هاست. وحید حاج سعیدی معتقده که خیلی از مشکلاتی که امروز باهاشون دست و پنجه نرم می کنیم، ریشه اش توی همین بی اخلاقی ها و نادیده گرفتن اصول انسانیه. فکر کنید یه جامعه ای که توش هر کسی فقط به فکر خودشه، اختلاس ها پشت هم اتفاق می افتن، کلاهبرداری ها مثل قارچ سبز میشن، بی تفاوتی نسبت به مشکلات بقیه بیداد می کنه و خودخواهی تبدیل به یه ارزش میشه. این کتاب به وضوح نشون میده که این مسیر، تهش به کجا ختم میشه.
حاج سعیدی با طنز خودش، از اختلاس هایی می گه که اعداد و ارقامش سر آدم رو گیج می کنه، از کلاهبرداری هایی که روز روشن اتفاق میفتن و کسی هم ککش نمی گزه، از بی تفاوتی ما نسبت به همدیگه و خودخواهی هایی که انگار جزئی از ذاتمون شده. پیام اصلی کتاب در این بخش، همون جمله ی کنایه آمیز «این ره که می روی به قبرستان است!» هست. یعنی اگه همین طور بی اخلاقی ها ادامه پیدا کنه، اگه وجدان ها بیدار نشن، جامعه به سمت یک ویرانی بزرگ پیش میره. این بخش از کتاب یه جورایی به ما یادآوری می کنه که اخلاق، ستون فقرات جامعه ست و اگه این ستون بلرزه، همه چیز فرو می ریزه.
معضلات اقتصادی و چالش های معیشتی
کیه که امروز از گرونی، بیکاری و مشکلات اقتصادی نناله؟ حاج سعیدی هم دست روی همین زخم ها گذاشته و با طنز تلخش، انتقاداتش رو مطرح می کنه. از سوءمدیریت های اقتصادی میگه که سر از فساد مالی درمیاره و زندگی مردم رو سخت تر می کنه. فکر کنید به مقالاتی با عنوان های بامزه ای مثل «تولید برق از چانه» یا «مافیای گوشت مصنوعی». این عنوان ها شاید خنده دار باشن، ولی محتواشون کاملاً جدیه و به مشکلات واقعی اشاره داره.
مثلاً توی مقاله «تولید برق از چانه»، نویسنده با یه شوخی جالب به بحران کم آبی و انرژی و این حرفا اشاره می کنه و پیشنهاد میده از چانه زنی های بی وقفه بعضی افراد برای تولید برق استفاده کنیم! این یه جور کنایه هوشمندانه به اتلاف انرژی و بی برنامگی هاست. یا مثلاً «مبانی اختلاس 2!» که به قول معروف، آب پاکی رو میریزه رو دست همه و با طنزی ظریف، مکانیزم های فساد رو به نقد می کشه. «مافیای گوشت مصنوعی» هم که احتمالاً به بازار مکاره و سودجویی هایی اشاره داره که پای سفره ی مردم رو نشونه گرفته. نویسنده با همین قلم شیرینش، درد معیشت رو فریاد می زنه و به ما یادآوری می کنه که نباید به این مشکلات بی تفاوت باشیم.
نقد بوروکراسی ناکارآمد و سوءمدیریت اداری
ادارات و بوروکراسی همیشه سوژه جذابی برای طنزپردازا بودن، و وحید حاج سعیدی هم از این قافله جا نمونده. توی این کتاب، مقاله هایی رو پیدا می کنید که با طنز، پست های بی فایده و بی خاصیت رو به نقد می کشه، از ناکارآمدی های اداری که آدم رو پیر می کنه میگه، و از تصمیم گیری هایی که هیچ منطقی پشتشون نیست و فقط برای خودشون صادر میشن.
یکی از شاهکارهای این بخش، همون مقاله ایه که اسم کتاب هم از اون گرفته شده: «قبرستان غیرانتفاعی». حاج سعیدی اونجا با یه پیشنهاد به شدت بامزه و البته تلخ، میاد میگه برای حل مشکل کمبود قبر و جلوگیری از بزهکاری، بیایم توی زیرزمین آپارتمان ها قبر تعبیه کنیم! اولش شاید خنده تون بگیره، ولی بعدش می بینید که پشت این شوخی چقدر حرف جدی خوابیده. حرف از سوءمدیریت توی مسائل شهری، بی برنامگی ها و حتی یه جورایی فرار از مسئولیت. یا مثلاً اگه یادتون باشه، توی فهرست مطالب، مقاله هایی مثل «خط ملی مشاوره اختلاس» یا «هیئت نظارت بر کارمندان» هم هستن. اینها به خوبی نشون میدن که نویسنده چطور با زبانی شوخ، ریشه های فساد و ناکارآمدی رو هدف قرار میده و از ما می خواد که بهشون فکر کنیم. انگار که داره میگه: «آی مردم! ببینید چه خبره!».
چالش های فرهنگی و تحولات اجتماعی
جامعه ما همیشه در حال تغییر و تحوله و این تغییرات، هم فرصت ان، هم چالش. وحید حاج سعیدی با نگاه هنرمندانه اش، به این مسائل فرهنگی و اجتماعی هم پرداخته. از تغییر ارزش ها میگه که گاهی سردرگمی ایجاد می کنه، از معضلات زندگی شهری که هر روز باهاشون دست و پنجه نرم می کنیم، و از مسائلی که با اومدن رسانه و تکنولوژی های جدید پیش اومده.
یه مثال باحالش، مقاله ای مثل «فیس بوک و تحقیقات محلی پدر پادشاه» هست. فکر کنید چطور نویسنده، فضای مدرن شبکه های اجتماعی رو با یه مفهوم سنتی و قدیمی مثل «تحقیقات محلی» قاطی کرده و ازش یه سوژه طنز جذاب ساخته. این یعنی نگاه نقادانه ای به سوءاستفاده ها یا حتی پیچیدگی های روابط اجتماعی توی دنیای مجازی. یا مقاله ای مثل «سامانه پیشگیری از طلاق» که احتمالاً به اون همه شعار و طرح های عجیب و غریبی اشاره داره که برای مسائل مهم اجتماعی داده میشه، ولی در عمل هیچ کارایی ندارن. این بخش از کتاب یه جورایی به ما یادآوری می کنه که مواظب باشیم تغییرات فرهنگی ما رو به کجا می بره و آیا واقعاً داریم به سمت پیشرفت میریم یا نه.
طنز به مثابه ابزار تفکر و اصلاح
شاید بشه گفت مهم ترین پیام «قبرستان غیرانتفاعی» اینه که طنز وحید حاج سعیدی فقط برای لبخند زدن و گذراندن وقت نیست. این طنز، یه ابزار قدرتمنده برای «تفکر» و «تلنگر» زدن. نویسنده با هوشمندی خاصی، مطالب جدی و گاهی تلخ رو توی قالب طنز می ریزه، جوری که شما هم می خندید، هم به فکر فرو می رید. این کتاب اثبات می کنه که میشه هم اهل اندیشه بود و هم جدی بود، در عین حال که لبخند به لب داری و رویی گشاده.
وقتی یه مقاله مثل «تکنیک پنج چرا و آستانه تحمل مردم!» رو می خونی، اولش شاید خنده ات بگیره، اما وقتی بهش فکر می کنی، می بینی نویسنده چقدر دقیق به اون نقطه حساس جامعه اشاره کرده که تحمل مردم به خاطر مشکلات مختلف، به خط قرمز رسیده. اینجاست که طنز از یک ابزار سرگرمی، به یک زبان انتقادی و بیدارگر تبدیل میشه. حاج سعیدی با این رویکرد، مخاطب رو درگیر میکنه و ازش می خواد که فقط خواننده نباشه، بلکه متفکر و حتی اصلاح گر هم باشه.
وحید حاج سعیدی با طنز خودش، از اختلاس هایی می گه که اعداد و ارقامش سر آدم رو گیج می کنه، از کلاهبرداری هایی که روز روشن اتفاق میفتن و کسی هم ککش نمی گزه، از بی تفاوتی ما نسبت به همدیگه و خودخواهی هایی که انگار جزئی از ذاتمون شده.
سبک نوشتاری وحید حاج سعیدی: ظرافت در عین ایجاز
یکی از چیزهایی که کتاب «قبرستان غیرانتفاعی» رو اینقدر دلنشین و متفاوت کرده، سبک نوشتاری خودِ وحید حاج سعیدی ه. راستش رو بخواید، وقتی قلمش رو دست می گیره، انگار با نخ و سوزن داره کلمات رو کنار هم می چینه، اونقدر ظریف و دقیق که آدم کیف می کنه. مهم ترین ویژگی نوشته هاش، «ایجاز» یا همون کوتاه نویسی ه. یعنی حرفش رو بیخود کش نمیده، آب نمی بنده، میره سر اصل مطلب. هر کلمه اش وزن داره و بی هدف توی جمله جا خوش نکرده.
این ایجاز، همراه شده با یه «ظرافت» و «لطافت» خاص که باعث میشه نوشته هاش هیچ وقت گزنده یا تند نباشن، حتی وقتی داره سخت ترین انتقادها رو می کنه. تصور کنید یه نقاش که با قلموی نازکش، دقیق ترین جزئیات رو روی بوم میاره، بدون اینکه رنگ ها رو قاطی کنه یا طرح رو شلوغ کنه. حاج سعیدی هم با همین ظرافت، از عناصر ادبی مثل استعاره و کنایه استفاده می کنه تا موقعیت های طنز رو خلق کنه. مثلاً وقتی از «تولید برق از چانه» میگه، دقیقاً میدونه چطور کلمه ها رو کنار هم بچینه که هم بامزه باشه و هم حسابی آدم رو به فکر فرو ببره.
توانایی نویسنده در اینه که حتی سوژه های به ظاهر خشک و جدی، مثل بوروکراسی یا مشکلات اقتصادی، رو تبدیل می کنه به قطعاتی که هم خواندنشون شیرینه و هم بعد از خوندن، آدم رو به فکر وا می داره. این قدرت قلم، باعث میشه که هم مخاطب عام که دنبال یه خنده ساده ست باهاش ارتباط برقرار کنه، و هم مخاطب خاص که دنبال تحلیل های عمیقه، از خوندنش لذت ببره. حاج سعیدی نشون داده که میشه با زبانی ساده و روان، حرف های بزرگ زد و تأثیرگذار بود. اینجاست که طنز از سطح یک شوخی ساده فراتر میره و به یک هنر تبدیل میشه.
وحید حاج سعیدی: نویسنده ای از جنس مردم
وحید حاج سعیدی، پشت پرده ی تمام این طنزهای تلخ و شیرین، خودش یه آدمیه از جنس همین مردم. ایشون، هم معلم بوده، هم روزنامه نگار، و هم طنزنویس. یعنی هم با مشکلات جامعه از نزدیک درگیر بوده و هم قلم دستش بوده که این مشکلات رو بنویسه. حاج سعیدی از استان گلستانه و ریشه هاش هم برمی گرده به گیلان. از سال 1376 فعالیت مطبوعاتی ش رو شروع کرده و با نشریات معتبر و زیادی مثل اطلاعات، کلید، رشد و بعد پنجم همکاری داشته.
تصور کنید یه معلم که توی کلاس درس، با شوخی و خنده، به بچه ها درس زندگی میده. حاج سعیدی هم همینطوره، اما با یه تفاوت: کلاس درسش، جامعه ست و نوشته هاش ابزار تدریسش. ایشون تا حالا بیش از 850 تا نوشته توی قالب مقاله، داستان کوتاه، یادداشت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و حتی ترجمه مقالات علمی منتشر کرده که این خودش یه رزومه ی سنگین و پرباره. علاوه بر «قبرستان غیرانتفاعی»، کتاب های طنز دیگه ای هم داره مثل «زیر خط طنز»، «داستان های کوتاه» و «نامه نگاری بین المللی». این سابقه و تجربه نشون میده که ایشون با تمام وجود درگیر مسائل جامعه بوده و حرف هاش از دل تجربه و مشاهده بیرون میاد، نه فقط از روی کاغذ و تئوری. همین هم باعث شده نوشته هاش اینقدر به دل بشینه و حس کنی یه نفر داره از درد دل خودت حرف میزنه.
جملات و بخش های برجسته از کتاب
شاید یکی از بهترین راه ها برای اینکه بفهمید «قبرستان غیرانتفاعی» چه حال و هوایی داره، خوندن چند تا از جملات و بخش های برجسته اش باشه. این جملات نه تنها نشون دهنده ی طنز ظریف و هوشمندانه وحید حاج سعیدی هستن، بلکه یه جورایی چکیده ی پیام های عمیق اجتماعی کتاب هم به حساب میان. هر کدومشون یه تلنگر کوچیکه که شما رو به فکر وا می داره.
«بی هیچ تردید باید اعتراف کرد بی توجهی به مشاغل قدیمی، تبعات جبران ناپذیری دارد که ماحصل آن از بین رفتن شغل های فراوانی است و این در حالی است که بیکاری در جامعه در حال جولان دادن است!»
این جمله دقیقاً نشون میده که چطور نویسنده با یه شوخی تلخ، به مسئله ی بیکاری و از بین رفتن مشاغل سنتی اشاره می کنه. از بین رفتن شغل های قدیمی یه واقعیته، اما اینکه بیکاری داره توی جامعه جولان میده، همون طنز سیاهیه که حاج سعیدی بهش اشاره داره.
«با عنایت به بحران کم آبی در مملکت و زمزمه خرید آب و برق از کشورهای همسایه، پیشنهاد می شود وزارت نیرو با فراهم کردن زمینه استخدام عزیزان پرچانه از طریق برگزاری آزمون، بخشی از برق موردنیاز کشور را از طریق چانه این دوستان تأمین کند!»
فکرش رو بکنید! این جمله هم به بحران کم آبی و انرژی اشاره داره، هم با طنز خودش یه کنایه تند به بعضی آدمای پرحرف و بی خاصیت می زنه که جز حرف زدن کار دیگه ای ازشون برنمیاد. یه جورایی داره میگه، شاید بشه از این توانایی های بیهوده هم یه استفاده ای کرد!
«گاهی اوقات وقتی پستی برای برخی افراد پیدا نمی شود و فرد موردنظر به جز کار نکردن، همه کار از دستش برمی آید، دوستان سعی می کنند با تراشیدن منصب و ایجاد یک پست خلق الساعه نظیر مشاور ارشد، مشاور مدیریتی، مدیر فنی و… جلوی سکته کردن فرد مورد را بگیرند!»
این نقل قول، اوج انتقاد به بوروکراسی ناکارآمد و روابط توی سیستمه. دیدید بعضی ها چقدر راحت پست و مقام های بی معنی پیدا می کنن؟ حاج سعیدی این وضعیت رو با یه طنز گزنده به تصویر می کشه و نشون میده که چطور افراد ناکارآمد، فقط به خاطر رفاقت یا ملاحظات دیگه، صاحب جایگاه میشن.
و اما بخشی از خود کتاب که اسمش هم با مقاله ای به همین نام انتخاب شده:
در حال حاضر بسیاری از آپارتمان ها دارای امکاناتی هستند که ما در ولایت خودمان نداریم. از لابی، کتابخانه، کافی شاپ و سیستم ضد حریق گرفته تا باشگاه بدن سازی، استخر، سونا، جکوزی، پارکینگ و… یعنی برای خودش شهری است و فقط یک شورای شهر کم دارد. پیشنهاد می شود به منظور جلوگیری از ازدحام در مواقع بحرانی و حل مشکل کمبود قبر، پیمانکاران موظف شوند در زیرزمین هر آپارتمان تعدادی قبر نیز تعبیه کنند. با این شیوه سوفسطایی هم مشکل کمبود قبر در آرامستان های کلان شهرها حل می شود و هم در مواقع بحرانی تابوت چه کنم چه کنم روی دوشمان نمی گذاریم! چه ایرادی دارد خلق الله هر هفته به جای رفتن به قبرستان جهت قرائت فاتحه و ایجاد ترافیک و آلودگی هوا و… به زیرزمین آپارتمانشان بروند و همان جا فاتحه نثار اموات کنند؟! در ضمن این فقط یک طرف قضیه است و این طرح مزایای اجتماعی دیگری هم دارد که جلوی بسیاری از بزهکاری ها و ناهنجاری های اجتماعی گرفته می شود. چرا که اگر قبر جلوی چشم یک عدّه از ساکنان آپارتمان باشد و یقین داشته باشند «آخرالامر ته زیرزمینیم همه» ممکن است هنگام کلاه گذاشتن سر این و آن، مال یتیم خوردن، اختلاس، دزدی از بیت المال و سایر پدرسوخته بازی های رایج کمی دست و دلشان بلرزد. البته فقط ممکن است!
این بخش از کتاب، همون طنز ناب وحید حاج سعیدی ه که با یه پیشنهاد به ظاهر مسخره و خنده دار، به عمق مشکلات شهری و اخلاقی جامعه ما تلنگر می زنه. اوج کار حاج سعیدی توی همین البته فقط ممکن است! آخرش نهفته است. یعنی حتی با وجود قبر جلوی چشم هم تضمینی برای اخلاقی شدن وجود نداره! این جمله ها فقط خنده دار نیستن، بلکه نشون میدن نویسنده چقدر دقیق به مشکلات جامعه نگاه کرده و با چه زبانی هوشمندانه ای اون ها رو بیان کرده.
نتیجه گیری: چرا قبرستان غیرانتفاعی کتابی فراتر از طنز است؟
خب، به انتهای سفرمون توی «قبرستان غیرانتفاعی» رسیدیم. اگه بخوایم یه جمع بندی کلی بکنیم، باید بگیم که این کتاب، خیلی فراتر از یه مجموعه ی ساده ی طنزه که فقط بخوایم باهاش سرگرم بشیم. «قبرستان غیرانتفاعی» اثریه که طنز رو با بیدارگری و نقد اجتماعی ترکیب کرده و تونسته با زبانی شیرین و دوست داشتنی، حرف های مهم و گاهی تلخ رو به گوشمون برسونه. این کتاب یه جورایی، آینه ی تمام نمای جامعه ماست؛ جامعه ای که هم خنده های از ته دل داره، هم دردهای پنهانی که زیر لبخندها قایم شدن.
نقش اصلی این کتاب، دعوت ما به اخلاق مداری و مسئولیت پذیری اجتماعیه. وحید حاج سعیدی با نگاه تیزبین و قلم هوشمندش، به ما یادآوری می کنه که اگه هر کدوم از ما، از خودمون شروع کنیم و نسبت به مشکلات اطرافمون بی تفاوت نباشیم، خیلی از گره ها باز میشن و مسیرمون به اون قبرستان غیرانتفاعی ختم نمیشه. این کتاب بهمون تلنگر می زنه که به کاستی ها و ناهنجاری ها فکر کنیم و دنبال راه حلی براشون باشیم، نه اینکه فقط از کنارشون رد بشیم.
اگه تا حالا این کتاب رو نخوندید، پیشنهاد می کنم حتماً یه سر بهش بزنید و خودتون رو غرق کنید توی طنز هوشمندانه و پیام های عمیق وحید حاج سعیدی. شک نکنید که «خلاصه کتاب قبرستان غیرانتفاعی ( نویسنده وحید حاج سعیدی )» فقط یه مقدمه بود برای دنیای بزرگتر این کتاب. این اثر یه جورایی یه رفیق خوبه که هم می خندوندت، هم به فکر فرو می بره، و هم یه جورایی باعث میشه دنیا رو از زاویه دیگه ای ببینی. قطعاً بعد از خوندن این کتاب، با یه لبخند، ولی یه فکر عمیق، از جایتان بلند خواهید شد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب قبرستان غیرانتفاعی | اثر وحید حاج سعیدی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب قبرستان غیرانتفاعی | اثر وحید حاج سعیدی"، کلیک کنید.